تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان علمی و آدرس shegeftish.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تشکر فراوان
بازدید امروز : 62
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 88
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 7636
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1
<-PollName->
<-PollItems->
کوروش کبیر
منابع زندگانی کوروش
مهمترین منابع کلاسیک برای زندگانی کوروش، هرودوت، گزنفون و کتزیاس است. مهمترین منابع شرقی، رویدادنامه معروف نبونئید، شاه کلدانی است که از کوروش شکست خورد و گزارش خود کوروش، استوانه کوروش است.[۴] منابع تاریخنگاری دربارهٔ هخامنشیان شامل هرودوت و کسنوفون بهویژه آناباسیس (یا بازگشت دههزار تن)، کتزیاس و مورخان اسکندر مقدونی، آریان، کوینت کورس، دیودور سیسیلی و همچنین نویسندگان اخیرتر مانند اثر پلوتارک و اثر آشیل (یا آیسخولوس)، پارسیان و بطلمیوس از دیدگاه جغرافیای تاریخی و البته استرابون و پلینیوس پارههایی از آثار نویسندگان نهچندان برجستهٔ یونانی، عهد عتیق (بویژه کتاب استر، عزرا، نحیما) نیز دارای آگاهیهایی از هخامنشیان هستند و نیز آثار اخیر سدهٔ چهارم از پاپیروسهای آرامی و سکههای فلسطینی نیز شامل این منابع میشوند. همچنین یکی از مهمترین سندهای معتبر در بررسی زندگانی کوروش، رویدادنامهٔ نبونعید است که به شرح نبرد و پیروزی کوروش بر آخرین پادشاه مادها میپردازد و همچنین در متن این سند به سایر نبردهای کوروش و به ویژه نبرد بابل اشاره شدهاست.[۵]
از میان منابع کهن، نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند.[۶] اما نوشتههای کتزیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتزیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتزیاس نادرست است.[۷] کتزیاس ادعا میکند که از سالنامههای رسمی ایرانی و مشاهدات شخصیاش به عنوان پزشک دربار در نوشتن کتابش استفاده کردهاست ولی بررسیهای بیشتر نشان داده که وی حتی به زبانهای شرقی آشنا هم نبودهاست. اگر کتزیاس از سالنامههای رسمی استفاده میکرد، ممکن نبود آنچه را که نمیداند نداند ولی در عوض چیزهایی را «میداند» که وجود آنها در سالنامههای رسمی، محال محض است. با این حال، نمیتوانیم تماماً از نوشتههای کتزیاس صرفنظر کنیم زیرا وی زمان درازی را در ایران هخامنشی بسر برد و با هخامنشیان زیادی رابطه داشت و روایات زیادی را شنیدهاست و گاهی در بین مطالب بیارزشی که نقل میکند، یک نام یا روایتی یافت میشود که محال است خود او جعل کرده باشد.[۸]
گزنفون در شرح احوال کوروش، کتابی به نام کورشنامه نوشته که نتیجهٔ تخلیات وی است و حالتی داستانی دارد. کوروشنامه رمانی سیاسی دربارهٔ پرورش جوانان و آموزش فرمانروایی آرمانی برای فرمانرانی و پیشبرد یک سرزمین با خودکامگی خردمندانه در برابر بندگانی فرمانبردار و ستایشگر است.[۹] کورشنامه نمودار بارزی از گرایش گزنفون به اندرزگویی بوده و نظرها و عقاید سلطنتخواهی وی را نشان میدهد. این کتاب در زمرهٔ رمانهای تاریخی و اخلاقی محسوب میشود با این وجود، نمیتوان نوشتههای آن را در بررسی تاریخی کنار نهاد زیرا کلیات و ترتیب وقایع با دیگر منابع تاریخی همخوانی دارد.[۱۰]
نام
نوشتار اصلی: ریشه نام کوروش
نوشتهٔ حکاکیشده به زبان پارسی باستان، عیلامی و زبان اکدی بر ستون پاسارگاد «من کوروش، شاه هخامنشی هستم».
نام کوروش در منابع مختلف به صورتهای گوناگونی ذکر شدهاست. در سنگنبشتههای هخامنشی که به خط و زبان پارسی باستان نگاشته شدهاند، بصورت «کورو» یا «کوروش» (به پارسی باستان:
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط شفا | لينک ثابت |پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:,